روابط ما با غرب
در فرهنگ دیپلوماسی اصطلاحی وجود دارد بهنام «مناسبات سرد» معنایش ایناست که روابط گرم و یا خوب میان دولتها به خرابی و سردی گرایدهاست. این واژه اغلباً بار و معنای هُشدار دهنده دارد. یعنی مناسبات سرد میتواند به مرحلهی بدتری راه پیدا کند که «مناسبات تیره» نامیده میشود. فرق بین مناسبات سرد و تیره در آناست که مناسبات سرد بهخوبی و بهزودی قابل بهبود است و میتواند به گرمی بگراید.
اما روابط تیره گامی را به سوی روابط بحرانی میان دولتها میگذارد. روابط بحرانی در شرایط جنگ و معضلات پیچیده در حقوق بینالملل تعریف میشود. به گونهی مثال روابط روسیه با دولتهای بالتیک (ایستونیا، لیتوا و لیتوانیا) سرد، با عربستان سعودی تیره و با اوکرایین بحرانی میباشد.
ما در یکی از اساسیترین شرایط در مناسبات خود با غرب به ویژه ایالات متحدهی امریکا قرار داریم. به باور من روابط ما با امریکا از گرمی به سردی میگراید. ما با این کشور پیمان امنیتی و استراتژیک بستهایم. واقعیت ایناست که روابط امریکا با ما بر گسترهی غرب حاکم است. اگر این رابطه صدمه بیند ما اروپا و همپیمانان غربی چون شرق دور، خاور میانه و آسیای جنوب و جنوبشرقی را از دست میدهیم. مشکلیکه ادارهی رییسجمهور با امریکا دارد بر سر درک از مواضع غرب در منطقه است. اما این «مهم» به سختی از سوی ارگ به ویژه دستاندرکاران امور امنیت ملی و سیاست خارجی درک میشود. وقتی امریکا مشاور امنیت ملی ارگ را تحریم میکند، معنایش ایناست که روندِ سردشدن روابط ما با امریکا جولان زدهاست.
رییسجمهور باید نسبت به همهی امورات به روابط نظام سیاسی افغانستان به همپیمان استراتژیک غربی در راس ایالات متحده بپردازد. چون بهبود رابطهی ما با غرب پیششرط و حتا ضامن اصلی ثبات سیاسی در افغانستان است.
از اینرو پیشنهاد میکنم:
۱. روابط سازندهی میان فکرسازان دیپلوماسی امریکا با افغانستان تامین شود. شورای امنیت و وزارت خارجه باید بهترین زمینهها را برای همگرایی و رسیدن به فکر و منافع مشترک در جغرافیای ما با ایالات متحده سامان دهند.
۲. ارگ باید نقد، تحلیل و توصیهها بر نقش ایران، چین و روسیه در جغرافیای سیاسی ما پیشکش کند. این تحلیلها میتواند فکر خطر، امتیاز و بحران را در افغانستان به خور رسانهها و اطاقهای فکری غرب در امریکا و اروپا دهد که بر سیاستگذاران بهشدت اثرگذار هستند.
۳. ارگ از ملیگرایی شعارگونه دست بردارد. ملیگرایی به دولتهای متکی بهخود و با ثبات میزیبد. حتا دولتهای چون ترکیه در روابطاش با غرب از ناسیونالیزم رنج میبرد. دولت افغانستان نباید فراموش کند که غذای سربازان جنگ را که نیمش را حاکمان میدزدند، امریکا تهیه میکند.
۴. ارگ باید اشتباهات کرزی را تکرار نکند. حالا بهجای اوباما، دونالدترامپ نشسته است. کسیکه میتواند تکرار اشتباه کرزی را به بهترین بهانهی برای انزوای افغانستان تبدیل کند. در آخرین روزهای حاکمیت کرزی روابط ما با امریکا به مرحلهی تیره نزول کرده بود.
هنوز فرصت در دست است. رییسجمهور باید روابط سرد را به گرمی بکشاند. دیپلوماسی را فعال سازد و خود به سرباز فعال در سنگر سیاست خارجی تبدیل شود. ما با تاسف بهشدت به حمایت جهانی نیازمند هستیم و هیچ دولتی در جهان جایگزین حمایتهای ملیارد دالری در افغانستان نمیشود.
من از این میترسم کوتهبینی ما که با موجی از شعارهای ضد امریکایی در منطقه همراه است، سبب بحران بیثباتی گستردهی سیاسی در کشور شود.
من از این میترسم که واژگونی تعادل در نگاه غرب و شرق بر جغرافیای ما دستخوش مداخلات پاکستان و ایران شود و فرصت کلانی را برای دولتسازی از دست دهیم.
من از این میترسم که سربازان ضد امریکاییِ در کمیننشسته به نام داعش، طالب و جهاد در بریدن سران بیشتر رقابت کنند و خون بیشتر جاری شود.
من از این میترسم که دست گدایی مادران و کودکان به دروازههای راولپندی و قُم نرسد.
ملک ستیز