رسانه های زیرحاکمیت طالبان؛ وضعیت کابل و مناطق مرکزی افغانستان چگونه است؟
شماری از خبرنگاران و رسانهگران ولایت های کابل و مناطق مرکزی افغانستان می گویند که در یکسال گذشته بیشتر رسانهها، کارشان را متوقف کرده و حتی برخی رسانههای دولتی که از سوی طالبان به شکل مستقیم مدیریت می شوند، نیز از فعالیتهای منظم بازماندهاند.
به گفته این افراد، سانسور صد درصدی از سوی طالبان، مشکلات اقتصادی، برخورد خشن طالبان شامل تهدید، لت و کوب، شکنجه و زندانی کردن رسانه گران، و نبود مخاطب، از دلایلی اند که در این ولایت ها، رسانهها و رسانه گران، ناگزیر به ترک وظیفه و گاهی فرار از کشور شده اند.
خبرگزاری میثاق برای ارایه تصویر واقعی از وضعیت رسانهها در ولایات کابل، غزنی، بامیان، دایکندی و غور، با شماری از رسانه گران، مسوولان رسانهها، مسوولان نهادهای حامی خبرنگاران و خبرنگاران مطرح این ولایتها، مصاحبه کرده و نظریات، چشمدیدها و پیش بینیهای شان از وضعیت را پرسیده است.
شماری از خبرنگاران به شرطی حاضر به گفتگوشده اند که نام و هویت شان محفوظ بماند و برخی نیز گفتهاند که حاضر نیستند حتی درباره رویدادهای وحشتناکی که در دوره حاکمیت طالبان، برآنان گذشته صحبت کنند و اگر این کار را انجام دهند مطمینا دچار مشکل- هم برای خودشان و هم برای بستگان شان- میشوند.
مسوولان یکی از نهادهای حامی رسانه ها درکابل، به شرط اینکه نامش افشا نشود به خبرگزاری میثاق گفت که جامعه بین المللی و کشورهایی که پیش از این حامی افغانستان بوده اند، روی وضعیت رسانهها و نیز زنان و دختران بهعنوان معیارهای نظارت بر طالبان در افغانستان تمرکز دارند.
او می گوید که استخبارات طالبان نیز، نهادهای حامی رسانهها و حتی رسانهها و خبرنگاران را عامل اصلی وضعیتی می دانند که به باور شان، از سوی رسانهها به جامعه جهانی گزارش می شوند.
آنان تاکید دارند که گزارش هایی به گفته آنان از سوی این نهادها تهیه می شود نادرست اند و واقعیت های اصلی افغانستان را انعکاس نمی دهند و باعث شده است که دیدگاه جهان به افغانستان غیر واقعی باشد.
به گفته این مسوول یکی ازنهادهای حامی خبرنگاران در افغانستان، به همین دلیل، فشار بالای نهادهای حامی رسانه ها در افغانستان بسیار شدید است و استخبارات طالبان، تمامی مکاتبات، گزارش ها، مصاحبه ها و حتی راپورهای این نهادها را بررسی و از نشر بسیاری از واقعیتها جلوگیری میکنند.
او گفت که نظارت شدید طالبان باعث شدهاست تا بسیاری از قضایای خشونت، تهدید، لت و کوب و مشکلات خبرنگاران، به شکل ناگفته باقی بمانند.
به تازگی و در 19 نوامبر سال جاری، ائتلاف آزادی بیان که در سال ۲۰۱۹ میلادی با عضویت افغانستان برای دفاع و حمایت از آزادی بیان ایجاد شده بود، عضویت افغانستان در این نهاد را لغو کرده است. نمایندگان کانادا و هالند که ریاست این نهاد را دارند اعلام کرده اند که این تصمیم، با مشورت سایر اعضا و به دلیل عدم حمایت افغانستان از آزادی بیان صورت گرفته است.
شبنم شهرزاد سخنگوی خانه ملی خبرنگاران افغانستان به خبرگزاری میثاق گفت که میزان خشونت های ثبت شده علیه خبرنگاران نزد این نهاد محدود بوده و مسوولان خانه ملی خبرنگاران افغانستان و سایر نهادهای حامی، همواره تلاش کرده اند که برای خبرنگاران دادخواهی کنند
براساس آمارهای نشر شده، با روی کار آمدن طالبان در افغانستان از جمله ۵۵۸ رسانه، نشرات نزدیک به ۲۰۰ رسانه بیشتر به دلیل مشکلات اقتصادی متوقف شده و نزدیک به ۸ هزار خبرنگار و کارمند رسانه یی وظایف شان را از دست داده اند.
سخنگوی خانه ملی خبرنگاران می گوید که این نهاد، با اعمال محدودیت ها در برابر خبرنگاران، نگران سرنوشت کار رسانه ای و آزادی بیان در افغانستان است و این نهاد، نگرانی های موجود را با همه کسانی که به باور آنان می توانند در این راستا مفید واقع شوند شریک ساخته است.
فرشته: به دلیل اینکه دختر بودم مسوول امر به معروف طالبان در بامیان مرا توهین کرد
بامیان و دایکندی از جمله ولایت هایی اند که در بیست سال گذشته، در عرصه رسانه ها، روند رو به رشدی داشته اند. تلویزیون آسیای مرکزی، رادیو بامیان، رادیو پیوند، رادیو آفتاب، رادیو نسیم، رادیو صدای قریه، رادیو سبز از جمله رسانه هایی بودند که در بامیان و دایکندی فعالیت داشتند اما اکنون بسیاری شان، نشرات شان را متوقف کرده اند.
علاوه برآن اکثر خبرگزاری ها و رسانه های معتبر بین المللی، در این ولایت ها گزارشگران فعالی داشته و رویدادهای مناطق مرکزی را انعکاس می داده اند.
خشونت، تهدید و لت و کوب خبرنگاران، سانسور محتوای نشرات، مشکلات اقتصادی و نبود حمایت نهادهای خارجی از رسانه ها، از مواردی اند که باعث شده این رسانه ها، در ولایت های بامیان و دایکندی نشرات شان را متوقف کنند.
میرزا حسنی مسوول رادیو آفتاب از رسانه گرانی است که بیش از چهارماه از سوی استخبارات طالبان زندانی و شکنجه و درتاریخ نهم اکتوبر سال جاری، با پادرمیانی شماری از بزرگان قومی، مسوولان نهادهای رسانه از زندان رها شده است.
برخی منابع و دوستان اقای حسنی که نمی خواهند نامی از آنان در این گزارش ذکر شود می گویند که او در ولایت هرات زندانی و به شدت شکنجه شده است.
فرشته یکی از خبرنگاران یک رادیوی محلی دربامیان است که در اوایل سقوط افغانستان توسط طالبان بیش از 4 ماه، کارش را رها نکرده و برای رادیوی خصوصی که با آن قرار داد داشته، گزارش تهیه می کرده است.
او درباره دلیل ترک وظیفه اش به خبرگزاری میثاق گفت:” در یکی از روزها برای یکی از مسوولان محلی بامیان زنگ زدم و درباره یک موضوع خواستار پاسخ شدم که با برخورد تند، توهین آمیز و فحش و ناسزای او روبرو شدم و آن مقام برایم گفت که چطور یک دختر خلاف شریعت کار می کند و از او (یکی از مقامات بلند پایه محلی طالبان) خواستار وضاحت و بازخواست شده است”.
فرشته می گوید که آن مقام طالبان بار بار به او زنگ زده و از او خواسته است که دیگر کار خبرنگاری نکند وگرنه با مجازات سختی روبرو می شود و او به همین دلیل، تصمیم گرفته است که ولایت بامیان را ترک کند.
به گفته او، شماری از دوستانش نیز با مشکلات زیادی هنوز تلاش می کنند که کارشان را از دست ندهند اما محدودیت هایی که از سوی طالبان وضع شده باعث شده است که برنامه های تولیدی رسانه ها، کاملا بدون مخاطب باشد و محتوایی برای ساخت برنامه ها وجود نداشته باشد.
فرشته می گوید که خود او، شاهد خشونت و لت و کوب حداقل سه تن از دوستان خبرنگارش بوده است و همچنان شماری از دوستانشان از مشکلات مالی و نبود پول برای کار در رسانه های محلی، شکایت دارند.
فرشته درباره آینده کار خبرنگاری در بامیان گفت:” به باور من، خبرنگارانی که تا کنون در بامیان فعالیت می کنند و دوام آورده اند از جانشان مایه گذاشته اند. آنان بدون درنظرداشت کمترین امتیاز همواره در صحنهی اطلاع رسانی بوده اند و واقعیت ها را انعکاس داده اند اما متاسفانه رسانهها هماکنون با بحران بزرگی مواجه هستند و امیدی به آینده نیست.”
شماری از رسانه گران بامیانی که نمی خواهند در این گزارش نامی از آنان ذکر شود به خبرگزاری میثاق گفتند که پس از سقوط افغانستان به دست طالبان، برای ماه ها پول جمع می کردند تا کارشان سقوط نکند اما آخر پول های شان تمام شده و ناگزیر شده اند که خانه نشین شوند.
حضور مستقیم طالبان مسلح در دفاتر رسانهها
هادی غفاری مسوول تلویزیون آسیای مرکزی و خبرنگار خبرگزاری پژواک در بامیان، بیست سال سابقه کار خبری در این ولایت را دارد و به تازگی مجبور شده است که براثر فشارهای طالبان، کشور را ترک کند.
غفاری می گوید که با آمدن طالبان تقریبا 80 درصد رسانههای چاپی، صوتی تصویری بخصوص در ولایت های مرکزی ازفعالیت بازمانده و خبرنگاران زیادی مجبور به فرار از کشور شده اند.
به گفته او، از 20 درصد رسانه هایی که در ولایت های مرکزی باقی مانده اند بسیاریها ناگزیر به خودسانسوری هستند و فقط مجبور می شوند که اعلامیه های رسمی گروه طالبان را نشر کنند و از نشر و پخش تمام برنامه های دیگر، منع شده اند.
غفاری گفت:” این شرم آور است که طالبان مسلح با توهین و تحقیر تمام به دفاتر رسانه ها رفته و کارهای شان را نظارت کنند و با زور و میله تفنگ آنان را وادار کنند که محتویات دیکته شده را منتشر کنند.”
او می گوید که یک تیم مخصوص، روی فعالیت جوانان بامیانی در شبکه های اجتماعی نظارت می کنند و محدودیت شبکه های اجتماعی هم بجایی رسیده که اگر یک اعتراض نسبت به طالبان بخصوص در ولایت های مرکزی، در صفحات اجتماعی نشر شود با برخورد شدید این گروه مواجه می شود.
یکی از خبرنگاران بامیانی که نخواست نامی از او در این گزارش گرفته شود، می گوید که چندی پیش یک دختر و پسر در استادیوم ورزشی بامیان با حضور مقامات این گروه، شلاق زده شدند و هیچ تصویری از این رویداد بیرون داده نشد چرا که طالبان هشدار داده بودند کسی تصویر برداری نکند و حتی خیلی ها نمی دانستند که این دو نفر، 40 روز در زندان طالبان شکنجه شده اند.”
زنان و دختران رسانهگر بیشتر از مردان قربانی شدهاند
براساس یک نظر سنجی تازه که از سوی انجمن زنان در رادیو تلویزیون به همکاری نهاد اینترنیوز، تهیه شده، زنان خبرنگار بیش از دیگر رسانه گران، قربانی سیاست های طالبان در یکسال گذشته شدهاند.
براساس این نظرسنجی که روز شنبه، 20 نوامبر به نشر رسیده، طالبان درشماری از ولایت ها، مانع حضور زنان در تلویزیون و رادیو شده و مقامات این گروه حاضر نیستند با خبرنگاران زن مصاحبه کنند.
یافتههای این نظرسنجی نشان میدهد که خبرنگاران زن در ولایتها به شدت سرکوب شده و در برخی از ولایتها طالبان زنان را از رسانهها حذف کردهاند. بر بنیاد این نظرسنجی، ریاست استخبارات طالبان و وزارت امر به معروف و نهی از منکر این گروه در افزایش تهدیدات، بازجوییها و بازداشتهای خودسرانه که خبرنگاران و نهادهای رسانهای در چند ماه گذشته با آن مواجه بوده و در تناقض با قانون رسانهها قرار دارد، دخالت کردهاند.
در تحلیل این نظرسنجی گفته شده که در مقایسه با تابستان ۲۰۲۱ از ۵۴۳ نهاد رسانهای فعال در افغانستان، تنها فعالیتهای ۳۱۲ نهاد ادامه دارد. این مقایسه نشان میدهد که ۴۳ درصد نهادهای رسانهای افغانستان در ظرف چهار ماه از بین رفتهاند.
براساس معلومات این گزارش، اکثر خبرنگاران زن در این نظرسنجی گفتهاند که سخنگویان طالبان به پرسشهای آنان پاسخ نمیدهند و نیز تصریح کردهاند که همهگی با تهدید از سوی طالبان مواجه شدهاند. همچنان یافتههای این نظرسنجی نشان میدهد که ۳۴.۷۴ درصد پاسخدهندهگان که ۱۰۷ تن را شامل میشود، گفتهاند که به طور مستقیم از طرف طالبان تهدید شدهاند؛ ۳۰.۱۹ درصد آنان که ۹۳ تن را شامل میشوند، تایید کردهاند که از طریق پیام تهدید شدهاند و ۶.۸۲ درصد گفتهاند که مورد حمله فزیکی از سوی طالبان قرار گرفتهاند.
یافتههای این نظرسنجی نشان میدهد که زنان خبرنگار در این پاسخهایشان گفتهاند که آنان علاوه بر اعمال محدودیتهای طالبان، با تهدیدهای گروههای تندرو دیگر و برخوردهای تبعیضآمیز جنسیتی نیز مواجهاند.
این زنان خبرنگار گفتهاند که محدودیتهای وضعشده از سوی طالبان، به ویژه نوع پوشش خبرنگاران زن مانع رفتن آنها در وظیفه شده و نیز ۴۱ درصد آنان گفتهاند که معاششان در این مدت کاهش یافته است. این خبرنگاران زن در این نظرسنجی گفتهاند که در محیط کار با آزار و اذیت مواجهاند، احساس ناامنی میکنند و مورد تبعیض جنسیتی قرار میگیرند.
سعدیه (نام مستعار) از خبرنگاران یکی از رسانه های تصویری در کابل است که موفق شد چند مصاحبه از زنان آن هم با ماسک و درحالتی که دستان شان نیز دیده نشود از پاکستان و هنگام اعتراضات پناهجویان به کشتار هزاره ها، دریافت کند.
او می گوید که گزارش خویش را تهیه کرده و منتظرپخش آن ازشبکه تلویزیونی که کار می کرد بوده است اما آن گزارش به دلیل محتوا و نیز حضور زن ها در آن، هرگز نشر نشده است و او به کسانی که از آنان مصاحبه گرفته نیز نتوانسته بگوید که طالبان مانع نشر این گزارش از تلویزیون شده اند.
روزگار سیاه رسانه های افغانستان
21 نوامبر، روزجهانی تلویزیون نام گذاری شده است و شماری از نهادهای حامی خبرنگاران از جمله انجمن آزاد خبرنگاران افغانستان، به مناسبت این روز، گفته اند که تاکنون نشرات 54 تلویزیون در افغانستان متوقف شده اند.
به گفته این انجمن، نخستین تلویزیون ۴۴سال پیش در افغانستان آغاز به کار کرده است و در دو دهه گذشته، این رسانه، رشد چشمگیری داشته و شمار تلویزیون های جهانی، خصوصی، ملی و محلی در مرکز و ولایات به ۱۳۷ می رسید.
یافته های انجمن ژورنالیستان آزاد افغانستان نشان میدهد که پس از فروپاشی جمهوریت نشرات ۵۴ تلویزیون متوقف شده و ۸۳ تلویزیون خصوصی، ملی و محلی در مرکز و ولایات نشرات دارند. با توقف نشرات ۵۴ تلویزیون ۱۷۲۴ تن وظایف شان را از دست داده که ۱۳۶۹ تن آنان مرد و ۳۵۵ تن آنان زنان هستند.
به گفته این انجمن، هم اکنون ۲۰ شبکه تلویزیونی در کابل و ۶۳ کانال تلویزیون یدر ولایات نشرات دارند.
تلویزیون های طلوع، طلوع نیوز و لمر، آریانا، نور، خورشید، تمدن، راه فردا، ژوندون، افغانستان، میوند از تلویزیون های مطرحی اند که هنوزهم نشرات شان متوقف نشده است اما شماری از رسانه ها از جمله تلویزیون های نگاه، آیینه، کابل نیوز(پایگاه رسانه ای نزدیک به حامد کرزی) پس از سقوط جمهوریت، نشرات شان را متوقف کرده اند.
مسوولان یکی از تلویزیون هایی که در کابل نشرات آن ادامه دارد و نمی خواهد نامی از او، در این گزارش ذکر شود می گویند که از وضع محدودیت طالبان به شدت خسته شده اند و آنان حتی اجازه ندارند سریال هایی با محتوای مضامین تاریخی و اسلامی را که مخاطبان خوبی دارند نشر کنند و به همین دلیل، میزان اعلانات تجاری و درآمد شان به شدت سقوط کرده است.
او می گوید که به همین دلیل، بیشتر باشندگان شهرهای بزرگ افغانستان، نشرات ماهواره ای رسانه های بیرونی را جایگزین راسنه های داخلی کرده اند و هم اکنون، بییندگان رسانه هایی نظیر شبکه های جم، تلویزیون های ایرانی، ترکی و هندی نسبت به سالهای گذشته به شدت افزایش یافته است.
شماری از خبرنگاران رسانه هایی که درکابل هنوز هم فعالیت دارند به خبرگزاری میثاق گفته اند که همگی شان یا پاسپورت ندارند و یا هم به دلیل مشکلات مالی نتوانسته اند از کشور خارج شوند و از روی ناچاری به کارشان ادامه می دهند اما منتظر فرصت هستند که یا توسط یک نهادحامی رسانه ها به خارج انتقال پیدا کنند و یا هم با مصارف شخصی شان بتوانند از کشور خارج شوند.
آنان می گویند که به نحوی به عنوان گروگان در افغانستان گیر مانده اند و به شدت احساس خطر می کنند و منتظرند که چه زمانی از سوی طالبان بازداشت، شکنجه و یا حتی هم کشته شوند.
priligy and cialis Neurological syndromes linked with the intake of plants and fungi containing a toxic component I