کارت سرخ خلیلی برای سرور دانش

دومین همایش مشورتی حزب وحدت به رهبری کریم خلیلی، گذشته با حضور شماری از هواداران و اعضای این حزب در کابل برگزار شد اما شماری از اعضای پیشین آن به این همایش حزبی دعوت نشدند. درمیان چهره های غایب این حزب در همایش، سرور دانش معاون کنونی ریاست جمهوری، بزرگترین شخصیتی بود که دعوت نشد و عدم حضور او، با حرف وحدیث های زیادی نیز روبرو شد.

آقای دانش در واکنش به برگزاری این همایش، روز جمعه هفت سرطان، در نوشته ای که از صفحه فیس بوکش نشر شده، گفت که او هم نمی داند که چرا به این  نشست دعوت نشده است. او همچنان گفت که اساسنامه این حزب را خودش نوشته است و در مجموع، به طور تلویحی ناراحتی‌اش را از دهن کجی یاران سابق به خودش، بیان کرده است.

در قطعنامه ای که حزب وحدت، در پایان همایش مشورتی‌اش منتشر کرد، به صراحت آمده است که این “حزب در انتخابات آینده ریاست جمهوری از تیم ثبات و همگرایی به رهبری داکتر عبدالله عبدالله با معاونیت دومی اسدالله سعادتی از اعضای مرکزی این حزب، حمایت می کند.”

به نظر می رسد که همکاری‍ها میان سرور دانش معاون اول پیشین حزب وحدت و کریم خلیلی، به نقطه پایان خودش رسیده است و آقای خلیلی در همایش مشورتی حزب، عملا سرور دانش را با کارت سرخ جریمه کرده است.

آقای دانش که به گفته خودش اساسنامه حزب وحدت را به قلم خودش نوشته، از شخصیت‍‌های با سابقه حزب وحدت است که پیش از رهبری کریم خلیلی براین جریان سیاسی، از چهره های مطرح  آن به شمار می رفت. او، سال‌ها مسوولیت های فرهنگی سازمان نصر و حزب وحدت را بردوش داشت و نقش او را نمی توان در شکل گیری این حزب بخصوص در عرصه فعالیت‌های فرهنگی نادیده گرفت.

با سقوط غرب کابل و کشته شدن عبدالعلی مزاری، رهبر فقید حزب وحدت به دست طالبان درسال 1373، کریم خلیلی از سوی چهره‌های مطرح ا ین حزب به رهبری آن انتخاب شد. قدرت گیری دوباره این جریان سیاسی- نظامی دربامیان،آن را در معادلات سیاسی و نظامی کشور دوباره مطرح کرد و پس از سقوط نظام طالبانی و شکل گیری اداره انتقالی و موقت، آقای خلیلی به عنوان معاون دوم ریاست جمهوری از آدرس حزب وحدت، به ارگ ریاست جمهوری راه یافت.

شکل گیری تیم تحول و تداوم باعث شد که آقای خلیلی سرور دانش، معاون اول این حزب و یکی از وفادارترین اعضای برجسته حزب به خودش را به عنوان معاون دوم به این تیم معرفی کند؛ اقدامی که شاید سروردانش آن را در خواب هم نمی دید اما در بیداری تجربه می کرد.
شکل گیری تیم تحول و تداوم باعث شد که آقای خلیلی سرور دانش، معاون اول این حزب و یکی از وفادارترین اعضای برجسته حزب به خودش را به عنوان معاون دوم به این تیم معرفی کند؛ اقدامی که شاید سروردانش آن را در خواب هم نمی دید اما در بیداری تجربه می کرد.

حزب وحدت پس از مزاری، به زودی اما، به شاخه های دیگر تجزیه شد و مرحوم عرفانی با تشکیل حزب وحدت ملت، محمد محقق با تشکیل حزب وحدت مردم و محمد اکبری با تشکیل حزب وحدت ملی- اکنون حراست اسلامی- عملا این تشکیلات سیاسی- نظامی را چند پارچه کردند.

با این همه، حزب وحدت به رهبری کریم خلیلی هنوز انگشت شمار چهره هایی از میان شخصیت های مطرح این حزب را با خود حفظ کرد که سرور دانش یکی از این افراد بود. او، از آدرس این حزب ابتدا بعنوان والی دایکندی انتخاب شد و سپس به وزارت های عدلیه و تحصیلات عالی راه پیدا کرد. اگرچه در آن زمان، به دلیل اینکه آقای دانش بتواند وزارت عدلیه را به دست بیاورد، به شکل فرمایشی از عضویت این حزب استعفا داد اما او همیشه در کنار آقای خلیلی بود و حتی در آغاز کارش به عنوان معاون رییس جمهور نیز، از مهمان خانه اش به عنوان دفتر حزب وحدت استفاده می شد.

انتخابات جنجالی 2014 نقطه عطفی در تاریخ حزب وحدت آقای خلیلی و نیز سرور دانش به شمار می رفت. آقای خلیلی که همواره اورا همپای کاروان پیروز می خوانند، در یک چرخش سیاسی از یاران سابقش در انتخابات حمایت نکرد و با جنرال دوستم و شماری دیگر از چهره های سیاسی، تیم انتخاباتی تحول و تداوم را شکل داد.

این کاردرست زمانی شکل گرفت که دفتر مطبوعاتی او، بیانیه تحریم انتخابات از سوی حزب وحدت و آقای خلیلی را به برخی رسانه ها فرستاده بود.

شکل گیری تیم تحول و تداوم باعث شد که آقای خلیلی، سرور دانش، معاون اول و یکی از وفادارترین اعضای برجسته‌ی حزب به خودش را به عنوان معاون دوم به این تیم معرفی کند؛ چیزی که شاید سروردانش آن را در خواب هم نمی‌دید اما در بیداری تجربه می کرد.

با رسوایی که انتخابات ریاست جمهوری 2014 با آن روبرو شد، تیم تحول وتداوم در یک ماراتن نفس گیر، به عنوان تیم پیروز انتخابات ریاست جمهوری به ارگ راه یافت و سرور دانش نیز به عنوان معاون دوم ریاست جمهوری، از سوی کریم خلیلی برای نشستن بر کرسی معاونیت، بدرقه شد.

وفاداری آقای دانش به کریم خلیلی به عنوان رهبر حزبی که او، از آدرس آن بر کرسی معاونیت دومی تکیه زده بود، خیلی دوام پیدا نکرد. زمزمه هایی که گویا آقای دانش بیشتر از آنکه به حزب وحدت و کارهای تشکیلاتی آن، وفادار بماند به تشکیل یک نهاد دیگر زیرنام بنیاد اندیشه اقدام کرده است؛ در صفحات مجازی به عنوان نقطه آغاز اختلاف رهبر و معاون مطرح شد.

به زودی برخی از اعضای دفتر حزب وحدت، مستقیم و غیر مستقیم از سردی روابط میان این دفتر و صدارت که زمانی آدرس دومی این حزب بود، خبر دادند و پس از آن نیز، آقای دانش شماری از نزدیکان عمدتا ناراضی از آقای خلیلی را به صدارت برد تا از این طریق بیشتر او را در انزوا قرار دهد.

فعالیت‌های اخیر آقای دانش برای ایجاد یک حزب سیاسی جدید، شاید آخرین روزنه‌ها بر همکاری دوباره او و آقای خلیلی را مسدود کرد و باعث شد تا خلیلی برای حضوری فعال‌تر در عرصه سیاسی کشور، یارانش رافراخواند و عملا موضع گیری سیاسی خود را بدون حضور کسانی مانند سرور دانش، اعلام کند.

اکنون، حزب وحدت  به جای آقای دانش، اسدالله سعادتی را برای کرسی معاونیت دوم ریاست جمهوری، معرفی کرده و عملا از تیمی حمایتش را اعلام کرده است که از رقبای جدی تیم دولت ساز با معاونیت دومی سرور دانش، به شمار می‌رود.

آقای دانش، اکنون در مسیری تازه قرار گرفته است؛ مسیری که او، باید بدون حمایت خلیلی بپیماید و برای مطرح شدن در عرصه سیاست پر فراز و نشیب افغانستان، از خود مایه بگذارد و به اصطلاح از زیر سایه‌ی خلیلی بیرون شود.

دانش در طول سالهای معاونیت اش، تلاش کرده است که از جنجال‌های قومی سیاست افغانستان، به شدت خود را دور نگه دارد. او نه مانند محقق می تواند موج ایجاد کند و نه مانند خلیلی تجربه مردم داری و بازی‌های چند پهلو را دارد.

بزگترین افتخار دانش، شاید  انبوهی از قوانینی است که او تدوین کرده و به گفته خودش به میراث گذاشته است؛ قوانینی که شاید بسیاری از مواد آن نه تنها عملی شده است که بسیاری از از مواد آن حتی از سوی خود آقای دانش نیز نقض شده اند.

سلطان حیدری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *