شتاب صلح و سردرگمی حکومت

زلمی خلیلزاد در آخرین اظهارات خود در انستیتوت صلح امریکا، در مورد آمدن صلح پیش از انتخابات ریاست جمهوری افغانستان سخن گفته است. این بدین معنا می ماند که مذاکرات برای رسیدن به صلح هم در سطح بین المللی وهم در سطح داخلی شتاب بیشتری گرفته است. آیا آمدن صلح بیشتر از اینی که هست حکومت اشرف غنی را عصبانی می سازد؟ احتمال دارد قضیه  چنین باشد زیرا در آمدن صلح، یک دوره پنج ساله دیگر برای آقای غنی از هم اکنون منتفی خواهد بود زیرا ساز وکارهای صلح و نیروهای جدید سیاسی که داخل نظام می شوند حکومت موجوده را نه  تنها مشروع و منتخب ندانسته اند بلکه از آقای رییس جمهور به مثابه یک کاندیدا یاد کرده اند. حال در تراکم کاندیداتوری ریاست جمهوری و پیش زمینه ذهنی که مردم افغانستان از حکومت وحدت ملی دارند، یقینا شانس برای بقای حکومت فعلی به صفر تقرب می کند.

باید به یاد داشت که ارگ همواره از قربانی برای منافع مردم افغانستان حرف زده است؛ حال همان مرحله حساسی فرارسیده است که صحت وسقم هر ادعایی را به اثبات می رساند باید منتظر ماند و دید  که قربانی که اشرف غنی می دهد چه است؟

زلمی خلیلزاد در آخرین اظهارات خود در انستیتوت صلح امریکا، در مورد آمدن صلح پیش از انتخابات ریاست جمهوری افغانستان سخن گفته است.

دور بعدی مذاکرات در دوحه که احتمالا در بیست و پنجم فبروری سال روان میلادی برگزار می شود، مذاکرات صلح را یک گام دیگر به نتایجی که هنوز معلوم نیست نزدیک تر خواهد کرد و نیز این احتمال هم وجود دارد که نمایندگان حکومت هم در آن اشتراک بورزند. برای ارگ ریاست جمهوری مهم تر از هر چیزی این است که داخل پروسه صلح شود و درصورت موفقیت، مفادی که از آن متصور خواهد بود یک دستی جامعه افغانی و توحید مجاری مذاکرات خواهد بود و این به نفع افغانستان است گر چند از سوی دیگر برای ارگ، پیشامد غیر قابل دفاع هم خواهد بود زیرا محکومیت نشست مسکو قبل از انعقاد آن و علمی خواندن آن نشست در فرجام، نشان دهنده عدم پالیسی واضح حکومت ملی در قبال مذاکرات صلح بود.

زلمی خلیلزاد اما، گفته است که اگر امتیازی در صلح افغانستان باشد که هست به هیچ وجه آن را به سود شخص خود و یا کشور متبوع اش مصادره نمی  کند و این افتخار برای مردم افغانستان است و نیازمندی تاریخی این کشور. برداشت ها از جریان صلح تا کنون درسطح داخلی متفاوت است در عین اینکه همه مردم از پروسه صلح حمایت می کنند اما ابهامات در برخی از قضایا نظیر حقوق زنان و آزادی بیان در منصه توجه ونگرانی است. طالبان اگر چند لحن متفاوت از قبل در کنفرانس مسکو داشته اند ولی پیشینه تاریخی این گروه نشان داده است که دغدغه موارد فوق در افکار عمومی نه کم اند و نه قابل انکار. در چنین شرایطی اگر بازیگران داخلی سیاست به ارزش ها ودستاوردهای نزدیک به دو دهه افغانستان توجه نکنند احتمال این وجود دارد که جریان مذاکرات سیر نزولی پیدا کرده و حربه‌های بیشتر تبلیغاتی به دست مخالفین و رقبای آنان قرار گیرد. مخصوصا حضور و هماهنگی حکومت با روند پرشتاب صلح می‌تواند هم در حفظ داشته‌های معنوی مردم موثر واقع شود و هم پروسه صلح آن گونه که از آن صلح با عزت یاد می شود مدیریت گردد.

با این همه اما، تجربه نشان داده است  که اراده بازی‌گردانان بین المللی در افغانستان همواره راه به تحقق برده و هم چنانکه جنگ را مدیریت می کنند صلح را نیز به میان خواهند آورد. مهم اما این است که از هم اکنون باید در پی آینده‌ای حرف زد که نه منافع شخصی بلکه منافع ملی و ارزشی این کشور در آن اولویت دارد.

محمود حکیمی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *